متن شعر: |
برای گفتن از تو ، هیچ واژه ای لیاقت شنیده شدن ندارد ! برای زیر گام های تو جان سپردن ، هیچ غنچه ای حتّی لیاقت شکفته شدن ندارد ... حتّی برای سوختن از برق چشم تو هیچ نگاهی لیاقت شعله ور شدن ندارد ... برای گذشتن از تو هیچ بیدلی حتّی لیاقت رمیده شدن ندارد ... حتّی برای فرار از دام غرور تو، هیچ آشیانه ای لیاقت از حصار تو پر گرفتن ندارد! آری ؛ برای درمانده در این دو راهی شک ؛ کنار تو ماندن در پناه تو بودن هم صدای تو خواندن یا از کنار تو رفتن در فراق تو مردن در به روی تو بستن
هیچ عاشقی؛ لیاقت تدبیر ندارد ! فروردین 84 |
شاعر: |
کیانا وحدتی |