کیانا وحدتی
من بودم و سیاهی شب های بی صدا من بودم و سکوت زخمی آهنگ های تو من بودم و گریه در عمق غربتم...
جزئیات بیشتر...
گفتگو با خدا
خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم،خدا گفت: پس می خواهی با من...
جزئیات بیشتر...
|
هنوز باورم نمی شود که رفته ای هنوز باورم نمی شود تو بوده ای که اینچنین غرور عشق را به پیش چشم من شکسته ای بمان ، بمان و با سرای خود وداع کن ... بمان ! ببین شکوفه های بی بهار را ببین بلوغ کال لحظه های انتظار را ... بخشی از شعر بلوغ کال « 24373 بازدید »
 تصویر |
صاحب سخن: |
کیانا وحدتی |
تهیه کننده سند: فرحناز
|