 تصویر |
موضوع: |
رمان |
نویسنده: |
عباس معروفی |
سایر آثار نویسنده: |
سال بلوا، پیکر فرهاد،آونگ خاطره های ما |
معرفی کتاب: |
پشت جلد کتاب می خوانیم:
«سمفونی مردگان، رمان بسیار ستوده شده عباس معروفی، حکایت شوربختی مردمانی است که مرگی مدام را به دوش میکشند و در جنون ادامه مییابند، در وصف این رمان بسیار نوشتهاند و بسیار خواهند نوشت؛ و با این همه پرسش برخاسته از این متن تا همیشه برپاست؛ پرسشی که پاسخ در خلوت تک تک مخاطبان را میطلبد:
کدام یک از ما آیدینی پیش رو نداشته است، روح هنرمندی که به کسوت سوجی دیوانهاش درآوردهایم، به قتلگاهش بردهایم و با این همه او را جستهایم و تنها در ذهن او زنده ماندهایم. کدام یک از ما؟»
قصه «آیدین اورخانی»، قصه طغیان مدرنیته و روشنفکری و احساس در برابر باورهای پوسیده و خرافی سنت است. جالب اینکه یاغی، شاعر است و سرشار از احساس. صبور است و هزینه های طغیانش را می پردازد؛ سوختن.
این دالان مخروبه کجا بود؟ چه سازی می زند. یک عاشق جوان است که حتماً از جوانیش خیر ندیده. مثل من . هر کس از راه می رسد, می زند تو گوشم. افسر هنگ بود. داشت با زنش می رفت. گفتم: اوز اشیدی. خواباند بیخ گوشم. گریه کردم. از ته دل گریه کردم.
(قسمتی از رمان- موومان چهارم- از زبان آیدین)
قصه «اورهان اورخانی» اما قصه قابیل است. داستان برادرکشی است و حسد و طمع و مال اندوزی. حضور معنادار کلاغ در داستان هم یادآوری مکرّر قصه هابیل و قابیل است. اورهان می داند که زندگی اش خالیست؛ پوچ و بیهوده است و این دانستن برای او بیشترین رنج را آورده است.
و «جابر اورخانی»، گر چه پدر است، اما ستمگر است. مالک و تصمیم گیرنده است در حالیکه تصمیم گیری را در واقع به دیگری (ایاز- نماد حکومت و قدرت) سپرده است. خرافی و سنتی است. ردایی از مذهب به دوش انداخته اما با حقیقت دین بسیار فاصله دارد. قضاوت می کند، حکم می دهد و خود اجرا می کند؛ می سوزاند.
ساختار کتاب کاملاً شبیه ساختار یک سمفونی است. این رمان، به جای فصل، از 5(یا بهتر است بگوییم 4) موومان، تشکیل شده است: موومان یک، موومان دو، موومان سه، موومان چهار و موومان یک. و راوی در هر موومان عوض می شود.
و در این سمفونی، تنها یک نفر زنده است: آیدین. شاعر، روشنفکر، پرسشگر، اهل مطالعه و جویای آگاهی که سرانجام زیر بار سنگین غفلت مردگان پیرامون خود، در شهر مرده ای که برف رمق آن را کشیده است، اسیر و سرکوب می شود و می نالد.
خود معروفی درباره نام کتابش می گوید:
«از سال 64 بود که اسم کار را گذاشتم سمفونی مردگان. چون همان موقع هم که این را مینوشتم به فرم سمفونی نوشته میشد. یعنی شخصیتها در ذهن من سازبندی شدهاند. میدانم کدام یک از شخصیتها ویولن است، کدام ساز بادی مینوازد و کدام طبل است.»
و تکمیل می کند: «رمان به فرم سمفونی نوشته شد. میدانید که معمولاً هر سمفونی چهار موومان دارد و یک مقدمه یا اورتور. آیههای قرآن ابتدای سمفونی مردگان برای زینت یا دل استفاده نشده، بلکه یک اورتور است.»
ظاهراً خانم الهام یکتا کتابی با عنوان «ازل تا ابد» در نقد و بررسی سمفونی مردگان نوشته است
نقل از سایت بی رنگی؛ یادداشت های مصطفی علی زاده |
در کتابخانه کیانا موجود است: |
بلی |